برای تو

شعرهای دلتنگی و عاشقانه

برای تو

شعرهای دلتنگی و عاشقانه

نوشته دلتنگی و عاشقانه

دوست داشتن تمثیلی از نفس کشیدن من است، سزاواری من در زندگی، شایستگی‌ام در بودن!

… اگر سزا بود چنان در آغوش‌ می‌فشردم که یکی گردیم، و در آن پیکر، نه من دلتنگ

می‌شدم، نه او می‌گریخت


 


زندگی قشنگه اگه با تو باشه… مرگ قشنگه اگه برای تو باشه… دلتنگی قشنگه اگه به

خاطر تو باشه… من قشنگم اگه با تو باشم اما تو هرجور که باشی قشنگی


 

شعر کوتاه دلتنگی، شعر کوتاه دلتنگی عاشقانه


 


 امشب تمام گذشته ام را ورق زدم :

 پر از لحظه های سیاه ، لحظه های داغ و پرالتهاب بی قراری ، دلتنگی افسرده ، خاموشی ، سکوت ، اشک ، سوختن …. چیزی نیافتم .

 نفرین به بودن وقتی با درد همراه است


 


از تو برای تو و برای دلتنگی های همیشگیم می نویسم.

می گویم که من تو را  بهترین میدانم  تو را…میخواهم


 


دیگه به نبودت عادت کرده بودم

خو دمو با خیالت راحت کرده بودم

دو باره زد به سرم شعر دلتنگی بگم

برای دل خو دم شعر غریبی رو بگم


 


شعر کوتاه دلتنگی، شعر کوتاه دلتنگی عاشقانه



دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست

کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست


 


تو رفتی و تنها چند خاطره که هیچگاه نمی توانم فراموش کنم بر جا گذاشتی…

خاطره هایی که یاد آن این دل عاشقم را می سوزاند….

دلم بدجور برای تو تنگ است عزیزم….


 


آمدم تا مست و مدهوشت کنم اما نشد / عاشقانه تکیه بر دوشت کنم اما نشد

آمدم تا از سر دلتنگی ام گریه تلخی در آغوشت کنم اما نشد

نازنینم یاد تو هرگز نرفت از خاطرم سعی کردم فراموشت کنم اما نشد . . .


 

شعر کوتاه دلتنگی، شعر کوتاه دلتنگی عاشقانه


دلتنگم و دیدار تو درمان من است / بی رنگ رخت زمانه زندان من است

بر هیچ تنی مباد و بر هیچ دلی / آنچه از غم هجران تو بر جان من است


 


خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده ….. قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده ….. خیلی وقته دیگه بارون نزده ….. رنگ عشق به این خیابون نزده ….. خیلی وقته ابری پر پر نشده ….. دل آسمون سبکتر نشده


 


ای که از تازگی زخم دلم باخبری یاکه ازقصه ی دلتنگی من باخبری مثل مهتاب که از خاطره ی شب میگذری هرشب آهسته از آفاق دلم میگذری


 

شعر کوتاه دلتنگی، شعر کوتاه دلتنگی عاشقانه



از این به بعد تو زندگیم همه چیز پر.روزای بی تو پر..دلتنگیام پر..شکستن دل پر..جز تو همه چیز پر..نازنینم:فقط تو نپر…


 


ساز گلهای دلم دلتنگ توست حس نکردی یک نفر دلتنگ توست؟


 


نه به اون عشقو امیدو آرزو،نه به این جنگ و جدال و گفتگو،نه به اون گریه و دوست دارمو دلتنگی ، نه به این خنده و این نفرت و این دلزدگی ، نه به دلبستگیات نه به ایت خستگیات!



شعر کوتاه دلتنگی، شعر کوتاه دلتنگی عاشقانه


کاش تو ی فصلای زشت سرنوشت یکی این دلتنگیامو می نوشت

یکی از دستای سرد ارزو گرمی دستای عشق و می گرفت

یکی که سکوت تنهاییم رو با صدای ساز شکستش بشکنه

یکی که تو قاب خالی دلم نقش زیبای خدا رو بکشه


 


دلتنگی همیشه از ندیدن نیست لحظه های دیدار با همه ی زیبایی گاه پر از دلتنگیست…


 


 

اگه چشمات تر شد، اگه دلت تنگ شد ،اگه دیگه نبود کسی ، امید و هم نفسی ، بدون که هست اینجا کسی ،که تو واسش همه کسی …


 Ø´Ø¹Ø± کوتاه دلتنگی، شعر کوتاه دلتنگی عاشقانه



تو هرگز دلتنگی چشمانم را ندیدی

و تصویر خاموشی قلبم را در روشنای آرزوهایت

یگر انتظارت را به انتظار نخواهم نشست

برو مسافر

جاده قدم های تو را دلتنگ است …


 


 


روزهای خوب باهم بودنمان گذشت

دلم تنگ است برای آن لحظه های شیرین با هم بودنمان !

دلم برای گرفتن آن دستان مهربانت ، بوسه بر روی گونه زیبایت تنگ شده است…

کاش دوباره آن روزهای شیرین عاشقی مان تکرار می شد ،


 


قطره های اشک بی قراری نوازشگر گونه هایم است .

چه کنم  که اشک قشنگ ترین بهانه است برای گفتن از بی تو

بودن ، برای بیان دلتنگی و برای بیان غربت



 Ø´Ø¹Ø± کوتاه دلتنگی، شعر کوتاه دلتنگی عاشقانه



 نگاهم کن که من محتاج ان چشمان دلتنگم بگو بامن دوباره راز مستی را که بی تو به یک دنیا شقایق دل نمیبندم


 


سلام  بهونه قشنگ من برای زندگی

آره بازم منم همون بهونه همیشگی

فدایه مهربونیات چه میکنی با سرنوشت

دلم برات تنگ شده بود این نامه و واست نوشت


 


 


بادکنک دلتنگی هام پر شده از هوای تو … اگه نیای می ترکه .. خونش می افته پای تو 



شعر کوتاه دلتنگی، شعر کوتاه دلتنگی عاشقانه



 اگه گفتی امروز چه روزیه ؟

بگو دیگه !

زیاد فکر نکن ! امروز همون روزیه که دلم برات تنگ شده !!!


 


اگه میدونستی چقدر دلم برات تنگ شده

پیش خودت میگفتی:

وااااااااااااااااااااااااای چقدر دلش برام تنگ شده!


 


یک نصیحت: مواظب خودت باش! یک خواهش: اصلاً عوض نشو! یک آرزو: فراموشم نکن! یک دروغ: تورو دوست ‏ندارم!!، یک حقیقت: دلم برات تنگ شده


شعر کوتاه دلتنگی، شعر کوتاه دلتنگی عاشقانه


مجموعه زیباترین شعر کوتاه دلتنگی عاشقانه 96

شعر کوتاه دلتنگی، شعر کوتاه دلتنگی عاشقانه


برنگرد،

 که بر نمی گردی تو هیچوقت

 نمی خواهمم داشته باشمت،نترس فقط بیا

 در خزان خواسته هام کمی قدم بزن تا ببینمت

 دلم برای راه رفتنت تنگ شده است… 



دلتنگی

تنها نصیب من بود

از تمام زیبایی هایت….


شعر کوتاه دلتنگی، شعر کوتاه دلتنگی عاشقانه



تو این دنیا تو این عالم / میون این همه آدم

ببین من دل به کی دادم / به اون کس که نمیخوادم

دلم شیشه دلش سنگه / واسه سنگه دلم تنگه


 

شعر کوتاه دلتنگی، شعر کوتاه دلتنگی عاشقانه



میخوام که عاشقت بشم ، گل شقایقت بشم / دلم واست تنگ شده بود ، گفتم مزاحمت بشم !


 


میان عابران تنهاتر از من هیچ کس نیست / کسى اینجا به فکر این غریبه در قفس نیست


دلم امشب براى خنده هایت تنگ تنگست / فقط در دستهاى گرم تو مردن قشنگست . . .


 


پیام : موردی برای نمایش نیست

فرستنده : نام فرستنده مشخص نیست

تاریخ ارسال : تاریخ ارسال معلوم نیست

دلم واسه ی تو خیلی تنگ شده واسه ی همینه که همه چیز گم شده و از دست رفته!


 

شعر کوتاه دلتنگی، شعر کوتاه دلتنگی عاشقانه



ما که همسایه ی اشکیم ولی با دل تنگ . گر لبی خنده زند یاد شما می افتیم

  

 

 نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

رفت و برگشت سراسیمه که دنیا تنگ است

 


من به دلتنگی شبهای ملول

و تهی مانده خود از شادی

ذهنم از خاطرها سرشار 

من به تنهایی خویش و به تنهایی باغ…

     و به یک معجزه می اندیشم…



شعر کوتاه دلتنگی، شعر کوتاه دلتنگی عاشقانه



شکر خدائی را که هستی را با مرگ ، دوستی را یک رنگ

زندگی را با رنگ ، عشق را رنگارنگ ، رنگین کمان را هفت رنگ

شاپرک را صد رنگ ، و مرا دلتنگ تو آفرید . . .


 


نمیدانم از دلتنگی عاشقترم یا از عاشقی دلتنگ تر

فقط میدانم در آغوش منی ، بی آنکه باشی

و رفتی ، بی آنکه نباشی . . .


 


عشق یعنی با چشم بسته کسی را دیدن و از بین همه دلتنگ یک نفر شدن . . .


 

شعر کوتاه دلتنگی، شعر کوتاه دلتنگی عاشقانه



اونائی که ما عاشقشون هستیم هیچ وقت از ما دور نمیشوند

هر روز کنار ما راه میروند اما دیده نمیشوند … شنیده نمیشوند

و هنوز نزدیک و هنوز عاشق …  هنوز دلتنگ و خیلی عزیز . . .


 


همواره تنهاییم

در این نفس تنگی

در قلب یک بن بست

مدهوش دلتنگی 


 


سه شاخه گل برات میفرستم

یکی از طرف خداوند که نگهدارت باشه

دومی از طرف دلمه که دوستت داره

و سومی از طرف چشامه که دلتنگ دیدارت شده

 اس ام اس دلتنگی  پیامک دلتنگی  مسیج برای کسی که دلت براش تنگ شده اس ام اس دلتنگی, اس ام اس دوری,


 


 Ø´Ø¹Ø± کوتاه دلتنگی، شعر کوتاه دلتنگی عاشقانه



دلم ز دست زمانه بسی تنگ است / چه کنم که کار دنیا فقط نیرنگ است

نیرنگهای دنیا هزار و یک رنگ است / خدا کند شود پیدا  دلی که با دل من یک رنگ است


 


هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم

با کوه غمت سنگ تر از سنگ صبورم

یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است

تنها سر مویی ز سر موی تو دورم

 


به نام خدایی که هستی را با مرگ ، دوستی رابی رنگ ، زندگی را با رنگ ،‌عشق را رنگارنگ ، رنگین کمان را هفت رنگ ، شاپرک را صد رنگ …

و من را دلتنگ دوستان آفرید …


شعر کوتاه دلتنگی، شعر کوتاه دلتنگی عاشقانه



داشتم اشک هایم را روی نامه ای عاشقانه با قطره چکان جعل می کردم ، خاطرم آمد شاید دلتنگ خنده هایم باشی

ببخش اگر این روز ها عشق با گریستن اثبات می شود …


 


خدایا دلم گرفته ، میان این همه آرزوها ، دلتنگ ترین بنده ات را دریاب . . . 


 


دلتنگ خنده های بهارانت در کوچه خزان زده دلم،نگاه مهربانت را به انتظار نشسته ام.یک شب از کوچه خیالم بگذر شاید عطر گیسویت خواب پریشانم را التیم ببخشد.

 


شعر کوتاه دلتنگی، شعر کوتاه دلتنگی عاشقانه





خانه ی دلتنگی

دلتنگی آدم را به خیابان می‌کشد


دلتنگم!


و مردم نمی‌فهمند


قدم زدن گاهی


از گریه کردن غم انگیزتر است



اهورا فروزان



~*~*~*~*~*~*~*~*~



غروب


رسیده‌ام به تو


اما هنوز دلتنگ‌اَم


انگار به اشتباه‌ْ جای طلوع


در غروبِ چشم‌هایت


فرود آمده باشم!



رضا کاظمی



~*~*~*~*~*~*~*~*~



فراموشت کرده‌ام


و حالا


همه چیز عادی شده


باران که می‌بارد


پنجره را می‌بندم


دیگر یادم نیست


غروب جمعه


چه ساعتی بود!


پاییز را


تنها از روی تقویم می‌شناسم!


فراموشت کرده‌ام


اما...


گاهی دلم برای دلتنگ ِ تو شدن


تنگ می‌شود...



مرتضی شالی



عکس نوشته شعر عاشقانه دلتنگی


تو نیستی

بهانه‌های کوچک خوشبختی نیستند

تو نیستی

من نیستم

ـ در نبود تو ـ

لبخندهای کاغذی آلبوم

غرق شدند

در بارانِ بی دریغ اشک

تا سپاسگزار تو باشم

که به اندازه‌ی یک غریق نجاتِ غریبه

تلاش نکردی

برای گرفتن من

از آب گل آلود!


ﻓﺎﺿﻞ ﺗﺮﮐﻤﻦ


~*~*~*~*~*~*~*~*~


امشب بر شانه‌های دلم

کوله باری سنگینی می‌کند

کوله باری پر از دلتنگی

دلم می‌شکند زیر بار این همه دلتنگی

با پرهای شکسته باز سوی آسما‌ن‌ها می‌رود

می‌رود سوی ناشناختنی‌ها

شاید این بار در آن اوج

به معبودش رسد


~*~*~*~*~*~*~*~*~


دلم تا برایت تنگ می‌شود

نه شعر می‌خوانم

نه ترانه گوش می‌دهم

نه حرفهایمان را تکرار می‌کنم

دلم تا برایت تنگ می‌شود

می‌نشینم

اسمت را

می‌نویسم

می‌نویسم

می‌نویسم

بعد می‌گویم

این همه او

پس دلتنگی چرا؟

دلم تا برایت تنگ می‌شود

میمِ مالکیت به آخرِ اسمت اضافه می‌کنم

و باز عاشقت می‌شوم

 



اشعار کوتاه دلتنگی سنتی

عکس نوشته شعر دلتنگی - دلتنگی کردن از خردمندی نیست

از چرخ چو بر تو مهر فرزندی نیست

دلتنگی کردن از خردمندی نیست

چون کار تو چونانکه تو بپسندی نیست

در روی زمین هیچ چو خرسندی نیست


مسعود سعد سلمان


~*~*~*~*~*~*~*~*~


چون زبان راز دل نمی‌داند

چیستش چاره غیر دلتنگی

چون نداند زبان رومی را

از حسد تنگدل شود زنگی


قاآنی


~*~*~*~*~*~*~*~*~


نامدی دوش و دلم تنگ شد از تنهایی

چه شود کز دلم امروز گره بگشایی

ور تو آیی نشود چاره تنهایی من

که من از خوبش روم چون‌ تو ز در بازآیی


قاآنی


~*~*~*~*~*~*~*~*~


جانا تو ز دیده اشک بیهوده مبار

دلتنگی من بس است دل تنگ مدار

تو معشوقی گریستن کار تو نیست

کار من بیچاره به من باز گذار


مهسَتی گنجوی


~*~*~*~*~*~*~*~*~


سر تا سر دشت خاوران سنگی نیست

کز خون دل و دیده برو رنگی نیست

در هیچ زمین و هیچ فرسنگی نیست

کز دست غمت نشسته دلتنگی نیست


ابوسعید ابوالخیر


~*~*~*~*~*~*~*~*~


دلم تنگ ندانم صبر کردن

ز دلتنگی بوم راضی بمردن

ز شرم روی ته مو در حجابم

ندانم عرض حالم واته کردن


باباطاهر


~*~*~*~*~*~*~*~*~


ماهی که به قد سرو روانم آمد

دلتنگی او آفت جانم آمد

دلتنگ چنان شد که اگر جهد کنم

گِرد دل او برنتوانم آمد


عطار


~*~*~*~*~*~*~*~*~


صنما، به دلنوازی نفسی بگیر دستم

که ز دیدن تو بی‌هوش و ز گفتن تو مستم

دل تنگ خویشتن را به تو می‌دهم، نگارا

بپذیر تحفه من، که عظیم تنگ دستم


اوحدی مراغه ای

شعر دلتنگی عاشقانه و احساسی

شعرهای دلتنگی


شعر دلتنگی فریدون مشیری

آخر ای دوست نخواهی پرسید

که دل از دوری رویت چه کشید

سوخت در آتش و خاکستر شد

وعده های تو به دادش نرسید

داغ ماتم شد و بر سینه نشست

اشک حسرت شد و بر خاک چکید

آن همه عهد فراموشت شد

چشم من روشن روی تو سپید

جان به لب آمده در ظلمت غم

کی به دادم رسی ای صبح امید

آخر این عشق مرا خواهد کشت

عاقبت داغ مرا خواهی دید

دل پر درد فریدون مشکن

که خدا بر تو نخواهد بخشید


اشعار عاشقانه مولانا

 بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود

داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود

دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو

 گوش طرب به دست تو بی‌تو به سر نمی‌شود

جان ز تو جوش می‌کند دل ز تو نوش می‌کند

 عقل خروش می‌کند بی‌تو به سر نمی‌شود

خمر من و خمار من باغ من و بهار من

خواب من و قرار من بی‌تو به سر نمی‌شود

جاه و جلال من تویی ملکت و مال من تویی

آب زلال من تویی بی‌تو به سر نمی‌شود

گاه سوی وفا روی گاه سوی جفا روی

آن منی کجا روی بی‌تو به سر نمی‌شود

دل بنهند برکنی توبه کنند بشکنی

 این همه خود تو می‌کنی بی‌تو به سر نمی‌شود

بی تو اگر به سر شدی زیر جهان زبر شدی

 باغ ارم سقر شدی بی‌تو به سر نمی‌شود

گر تو سری قدم شوم ور تو کفی علم شوم

ور بروی عدم شوم بی‌تو به سر نمی‌شود

خواب مرا ببسته‌ای نقش مرا بشسته‌ای

 وز همه‌ام گسسته‌ای بی‌تو به سر نمی‌شود

گر تو نباشی یار من گشت خراب کار من

مونس و غمگسار من بی‌تو به سر نمی‌شود

بی تو نه زندگی خوشم بی‌تو نه مردگی خوشم

 سر ز غم تو چون کشم بی‌تو به سر نمی‌شود

هر چه بگویم ای سند نیست جدا ز نیک و بد

هم تو بگو به لطف خود بی‌تو به سر نمی‌شود


شعر دلتنگی


شعر دلتنگی عاشقانه حافظ

روز هجران و شب فرقت یار آخر شد


زدم‌این فال وگذشت اختروکارآخرشد


آن همه نازوتنعم که خزان می‌فرمود


عاقبت در قدم باغ بهار آخر شد


شکرایزدکه به اقبال کله گوشه گل


نخوت باد دی و شوکت خارآخر شد


صبح امید که شدمعتکف پرده غیب


گوبرون آی که کار شب تارآخرشد


بعدازاین نوربه‌آفاق دهم‌ازدل‌خویش


که به خورشیدرسیدیم وغبارآخرشد


آن پریشانی شبهای درازوغم دل


همه در سایه گیسوی نگارآخر شد


باورم نیست زبدعهدی ایام هنوز


قصه غصه که در دولت یارآخر شد


ساقیالطف نمودی قدحت پرمی باد


که به تدبیرتوتشویش خمارآخرشد


درشمارارچه نیاوردکسی حافظ را


شکرکان محنت بیرون زشمارآخرشد


شعر های دلتنگی عاشقانه

رفیق نیمه شبهایم , غــــــــم است و اشک تکراری

مدارا می کند عمـــــــریست با من , درد و بیـماری


نمی پرسی چرا چشمم, دمادم خیس و بارانی است؟

چرا رنگم شده ,مـــــــــــــانند آدم های سیگاری ؟


مرا از پای در می آورد این درد ,می دانــــــــــــم

امان از درد هجران و فغان از عمر اجـــــــباری


زلیخا تا نباشی , حُسن یوســــــــف را نمی فهمی

زمجنون می رباید قرص ماهت,عـقل وهوشیاری


بیفشان آفـــــــــــتاب مشرقی : عطر نگاهــــت را

که امشب کم کنم رونق, من از بازار عـطاری


به یک ناز تو از سر می رود هوش و قرار دل

مده پندم عسل بانو , به صبر و خویشـــتنداری


چه زود از بام چشمانت قناری , مرغ دل پر زد

یقینم شد ,زبانی گفــته بودی , دوســـــــتم داری



شعرهای دلتنگی


شعرهای دلتنگی سهراب سپهری

با تو دیشب تا کجا رفتم

تا خدا و آنسوی صحرای خدا رفتم

من نمی‌گویم ملائک بال در بالم شنا کردند


من نمی‌گویم که باران طلا آمد


پا به پای تو که می‌بردی مرا با خویش


_ همچنان کز خویش و بی‌خویشی _


در رکاب تو که می‌رفتی


هم عنان با نور


پا به پای تو تا تجرد, تا رها رفتم!


شکرها بود و شکایتها


رازها بود و تامل بود


با همه سنگینی بودن


و سبکبالی بخشودن


تا ترازوئی که یکسان بود در آفاق عدل او


عزت و عزل و عزا رفتم


چند و چونها در دلم مردند


که به سوی بی‌چرا رفتم


شکر پراشکم نثارت باد!


خانه‌ات آباد ای ویرانی سبز عزیز من


تا کجا بردی مرا دیشب؟


با تو دیشب تا کجا رفتم


شعر دلتنگی زیبای سیمین بهبهانی

دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من


گراز قفس گریزم کجا روم، کجا من!


کجا روم که راهی به گلشنی ندارم


که دیده برگشودم به کنج تنگنا من


نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل


چو تخت پاره بر موج رها رها رها من


زمن هر آنکه او دور چو دل به سینه نزدیک


به من هر آنکه نزدیک از او جدا جدا من


نه چشم دل به سویی نه باده در سبویی


که ترکنم گلویی به یاد آشنا من


زبودنم چه افزود! نبودنم چه کاهد!


که گوید به پاسخ که زنده ام چرا من


ستاره ها نهفتم در آسمان ابری


دلم گرفته، ای دوست هوای گریه با من


شعر دلتنگی عاشقانه

شعر کوتاه دلتنگی؛ زیباترین شعرهای دلتنگی عاشقانه

شعرهای کوتاه دلتنگی معاصر


عکس نوشته شعر دلتنگی - کاش دلتنگی نیز نام کوچکی می داشت شاملو

کاش دلتنگی نیز نام کوچکی می‌داشت

تا به جانش می‌خواندی:

نام کوچکی

تا به مهر آوازش می‌دادی،

همچون مرگ

که نام کوچکِ زندگی‌ست


احمد شاملو


~*~*~*~*~*~*~*~*~


دلتنگی

پیراهن نیست

که عوضش کنی و

حالت خوب شود!

دلتنگی گاهی

پوست تن آدمی‌ست


معصومه صابر


~*~*~*~*~*~*~*~*~


دلتنگی

رودخانه ای ست

که به هیچ دریایی

نمی‌ریزد


سارا شاهدی


دلتنگی

رودی نیست که به دریا بریزد!

دلتنگی

ماهی کوچکی ست

که برکه اش را

از چهار طرف

سنگچین کرده باشند...


~*~*~*~*~*~*~*~*~


غروب جمعه را دوست دارم

به خاطر دلتنگیات...

که آرام آرام

سرت را

روی شانه‌ام می‌گذارد


محسن حسینخانی


~*~*~*~*~*~*~*~*~


ﺧﺴﺘﻪ،

ﺧﻮﺩﺧﻮﺍﻩ،

ﺑﯽ ﺷﮑﯿﺐ...

ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﻬﺎﻥ

ﻓﻘﻂ ﻫﻤﯿﻦ‌ﻫﺎ ﺭﺍ

ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ‌ﺍﻧﺪ

ﺑﺎ ﻣﻦ ﻣﺪﺍﺭﺍ ﮐﻦ

ﺑﻌﺪﻫﺎ...

ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺗﻨﮓ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ


ﺳﯿﺪ ﻋﻠﯽ ﺻﺎﻟﺤﯽ

 

 

 

~*~*~*~*~*~*~*~*~

 

 
دلتنگم
 

 

لبخند دروغکی چرا؟
 
 

خوب نیستم

مثل قرصی که نیمه شب، بدون آب گیر می‌کند

 

گیر کرده‌ام در گلوی زندگی
 
 

کاش می‌توانستم راحت حرف بزنم

چیزی بگویم از دلتنگی

میان آدم‌های این اتاق مجازی

 

فقط می‌گویم دلتنگم
 
 

این سکوت را دوست دارم

لال بودن را ترجیح می‌دهم

وقتی کسی نیست عمق درد پنهان

شده در حرف‌هایم

را حس کند



عکس نوشته شعر دلتنگی - دلم برایت تنگ شده است


دلم برایت تنگ شده

تنگ که می‌گویم

نه مثل تنگی پیراهن

دلتنگی من

شبیه حال نهنگی است

که به جای اقیانوس

او را در تنگ ماهی انداخته‌اند

دلم برایت تنگ شده است

این یعنی ریه‌های من،

دم و بازدم نفس‌های تو را کم آورده اند...


~*~*~*~*~*~*~*~*~


کاش می‌توانستم

دلتنگی‌های نبودنت را شماره کنم

مانند عیدی‌های کودکی‌هایم

و صدای مادر را بشنوم:

آنقدر نشمار... کم می‌شود

و من باور کنم

و باز دلتنگی هایم را شماره کنم تا کم شود...

کاش باور کنم


~*~*~*~*~*~*~*~*~


از این تنهایی بیزارم

از این با هم نبودن‌ها

از این غربت

از این حسرت

از این بیهوده بودن‌ها

شب‌ها تا صبح بیدارم

چقدر می‌باید اندوه داشت

چقدر می‌باید دلگیر بود...

من از دلتنگی بیزارم


پویا جمشیدی


~*~*~*~*~*~*~*~*~


یادَت می‌آید؟

هر سال این موقع

صبحِ اولِ وقت

پیغام می‌دادم:

عزیزِ جانم؛

هوا سرد است

می‌‌سوزاند تمامِ مغزِ استخوان را

بپوشان تمامِ وجودت را

مبادا خانه نشین شوی...

و چَشمی که نثارم می‌کردی و خیالم را راحت...

هر سال این موقع،

چه حالِ خوبی داشتیم...

راستی

دلَت تنگ نشده؟


علی قاضی نظام


~*~*~*~*~*~*~*~*~


دلم برای هم آغوشیِ صمیمی‌ِ تنهایمان

برای نوازش

برای صدا کردن‌های تو

برای حرف‌های خوب

تنگ شده

صدایم کن!

دلم برای دوست داشتن‌های بی‌‌انتها

برای شب‌های تا صبح... بدون خواب

برای خودم

برای خودت

پنجره‌ها و مهتاب

تنگ شده

صدایم کن!


نیکی‌ فیروزکوهی


~*~*~*~*~*~*~*~*~


می‌بینی

ترسِ نبودنت چه به روزم آورده است؟

و وحشت گم کردن دستی گرم

چگونه تا مغز استخوانم نفوذ کرده است؟

دیگر چگونه بگویم چقدر دلتنگ تو اَم؟

وقتی دندان‌هایم از ترس یا سرما

ـ چه فرق می‌کند اصلاً؟ ـ

واژه‌هایم را تکه تکه می‌کنند

و ناچارم

بریده بریده

د و س ت ت د ا ش ت ه ب ا ش م


لیلا کردبچه

عکس نوشته شعر دلتنگی - دلتنگی آدم را به خیابان می‌کشد